فیل و فنجان غنی سازی ....

تو کشوری زندگی میکنیم که نگه داشتن دستگاه رسیور ماهواره طبق فتوای برخی علماء حرامه !! چرا ؟ چون ممکن است در مسیر غیر شرعی از آن استفاده بشود ؟!

یعنی احتمال دارد برخی از مردم از این امکان برای تماشای شیکه های مستهجن استفاده کنند !؟ یا بدتر با شبکه های سیاسی آنچنانی مشغول بشوند !!!

( این نکته را از انجایی فهمیدم که شبکه های مستهجن پارازیت ندارند اما شبکه های سیاسی معمولا با پارازیت رو به رو هستند )

تو کشوری زندگی میکنیم که حتی خود من به عنوان یه مبلغ مذهبی یک محقق مسائل اجتماعی باید از چند تا فیلتر گذر کنم تا شاید بتوانم به صورت قانونی یک عدد دستگاه رسیور ماهواره در منزل داشته باشم ....!! و همچنین است احوالات اساتید دانشگاه و محققین حوزه و .....

تو کشوری زندگی میکنیم که رئیس پلیس آن با جسارت تمام جلوی دوربین تلویزیون اعلام میکند برای جمع آوری ماهواره از پشت بام ها از کسی اجازه نمیگیریم و حتی لازم بشود از بالگرد استفاده میکنیم !؟؟
یعنی نقض مالکیت همه ی مردم از پشت بام هاشون !!! این یعنی پشت بام خونه ی ما در حکم پارک سر کوچه است یعنی مکانی عمومی است !! حالا چرا ؟ چون ماهواره ممکن است در مسیر غیر اخلاقی مورد استفاده قرار بگیرد !! ممکن است !!شاید!!!! احتمالا !!!؟

و تقریبا مسائلی از قبیل سرعت اینترنت و فیلترینگ هم دلایلی اینچنینی دارد

.................................................................

حالا برخی آقایان در مجلس شورا طرح دو فوریتی آماده کرده اند برای اینکه دولت را موظف کنند تا اورانیوم با غنای شصت درصد تولید کند !!!! لابد برای نیروگاه اتمی بوشهر !!!! توقع دارند مردم دنیا هم با حسن ظن به این عمل انها نگاه کنند؟!
یعنی نه اینکه مسئولین ما پسر پیامبر هستند و به هیچ عنوان احتمال اینکه از این امکانات در مسیر غلط استفاده کنند وجود ندارد !!! پس داشتن اورانیوم شصت درصد حق مسلم ماست !!!!
برای تضمین به دنیا هم ما فتوا داریم که از اساس اسلام با داشتن بمب اتم مخالف است .
هر چند برخی در کشور معتقد هستند که چهار دیواری اختیاری !!! یعنی اصلا ما چرا باید به دنیا تضمین بدهیم کشور خودمان است و اختیار دارش هستیم !!!
اول اینکه تا جایی که من خودم میدانم مابرای حرمت اختلاس و رشوه و پارتی بازی و دزدی و دروغ هم تا دلت بخواهد فتوا داریم دوم اینکه اگر معنقدیم چهار دیواری اختیاری این حق را هم باید برای دیگر کشورها محترم بدانیم !!! در این صورت اصلا ما چرا عضو سازمان ملل متحد شده ایم چرا قرار داد های بین المللی را پذیرفته ایم و هزار تا چرای دیگر

حالا شما انصاف بدهید کدام خطر ناک تر است

1:داشتن یک عدد رسیور ماهواره
یاداشتن
2:مواد اولیه برای ساخت بمب اتم ؟؟

جواب کاملا روشن است داشتن رسیور ماهواره !!!

مشکل دقیقا از انجایی شروع می شود که ما خودمان را حق مطلق می دانیم
و دنیا را باطل محض ما نور هستیم و دنیا ظلمت

مشکل اینجاست که سال هاست فکر میکنیم همه ی بشریت در گمراهی هستند
و ما در مسیر کمال

اشکال کار از چشم های ماست چشم هایی که خوب نمی بینند به ذهن ها خیانت
میکنند به اندیشه ها جفا میکنند ما مردم دنیا را نمی بینیم
حرف هاشان را نمی شنویم سال هاست که همه بد هستند و ما خوبیم !!!؟

.................................................................
فکر میکنم باید یک سری به نهج البلاغه بزنیم به خطبه ی متقین به شروط ایمان
حتی من فکر میکنم داستان و راستان مرحوم مطهری را باید دوباره بخوانیم
فکر میکنم گم شده ایم در هیاهوی انقلاب !!
باید دوباره برگردیم به کلاس تفسیر قرآن ابوذر زمان
کنار دست فروش بازار تهران !
علینا بالجهاد الاکبر شیطان بزرگ در درون ماست نفس ماست
.................................................................
پ.ن:حدیث
عن ابى عبد الله عليه السلام : ان النبى صلى الله عليه و آله : بعث سريه فلما رجعوا قال مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقى عليهم الجهاد الاكبر. فقيل يا رسول الله : ما الجهاد الاكبر؟ قال : جهاد النفس .

ترجمه :

1 - از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله عده اى را به جنگ فرستاد، چون از جنگ بازگشتند فرمود: آفرين به گروهى كه پيكار كوچكتر را سپرى كردند و پيكار بزرگتر بر عهده آنان به جاى مانده است ، گفته شد: اى فرستاده خدا پيكار بزرگتر چيست ؟ فرمود پيكار با نفس .

یا علی

کلیپ صوتی انتقادی سید حسن آقامیری با موضوع امر به معروف در جامعه

دانلود

تكالیفى كه براى فقهاى اسلام است بر دیگران نیست. فقهاى اسلام براى مقام فقاهتى كه دارند باید بسیارى از مباحات را ترك كنند و از آن اعراض نمایند. فقهاى اسلام باید در موردى كه براى دیگران تقیه است تقیه نكنند. تقیه براى حفظ اسلام و مذهب بود كه اگر تقیه نمى‏كردند مذهب را باقى نمى‏گذاشتند. تقیه مربوط به فروع است، مثلًا وضو را این طور یا آن طور بگیر؛ اما وقتى كه اصول اسلام، حیثیت اسلام، در خطر است، جاى تقیه و سكوت نیست. اگر یك فقیهى را وادار كنند كه برود منبر خلاف حكم خدا را بگوید، آیا مى‏تواند به عنوان التقیةُ دینى و دین آبائی‏(1) اطاعت كند؟ اینجا جاى تقیه نیست. اگر بنا باشد به واسطه ورود یك فقیه در دستگاه ظلمه بساط ظلم رواج پیدا كند و اسلام لكه‏دار گردد، نباید وارد شود، هر چند او را بكشند. و هیچ عذرى از او پذیرفته نیست؛ مگر اینكه معلوم شود ورود او در آن دستگاه روى پایه و اساس عقلایى بوده است؛ مثل على بن یقطین (2) كه معلوم است براى چه وارد شده است؛ یا خواجه نصیر، رضوان اللَّه علیه، كه معلوم است در ورود او چه فوایدى بود. البته فقهاى اسلام از این حرفها منزه‏اند؛ وضعشان از صدر اسلام تا كنون روشن است؛ مثل نور پیش ما مى‏درخشند و لكه‏اى ندارند.

حكومتهاى جائر را براندازیم‏

روابط خود را با مۆسسات دولتى آنها قطع كنیم. با آنها همكارى نكنیم. از هر گونه كارى كه كمك به آنها محسوب می شود، خداوند متعال در قرآن اطاعت از طاغوت و قدرتهاى نارواى سیاسى را نهى فرموده است؛ و مردمان را به قیام بر ضد سلاطین تشویق كرده؛ و موسى را به قیام علیه سلاطین واداشته است. روایات بسیارى هست كه در آن مبارزه با ظلمه و كسانى كه در دین تصرف مى‏كنند تشویق شده است. ائمه، علیهم السلام، و پیروانشان، یعنى شیعه همیشه با حكومتهاى جائر و قدرتهاى سیاسى باطل مبارزه داشته‏اند. این معنى از شرح حال و طرز زندگانى آنان كاملًا پیداست.

بسیارى اوقات گرفتار حكام ظلم و جور بوده‏اند، و در حال شدت تقیه و خوف به سر مى‏برده‏اند. البته خوف از براى مذهب داشتند نه براى خودشان. و این مطلب در بررسى روایات همیشه مورد نظر است. حكام جور هم همیشه از ائمه (علیه السلام) وحشت داشتند. آنها مى‏دانستند كه اگر به ائمه (علیهم السلام) فرصت بدهند قیام خواهند كرد؛ و زندگى توأم با عشرت و هوسبازى را بر آنها حرام خواهند كرد. اینكه مى‏بینید هارون حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام) را مى‏گیرد و چندین سال حبس مى‏كند، یا مأمون (3)حضرت رضا (علیه السلام) را به مرو مى‏برد و تحت الحفظ نگه مى‏دارد و سرانجام مسموم مى‏كند (4)، نه از این جهت است كه سید و اولاد پیغمبرند و اینها با پیغمبر (صلی الله علیه و آله) مخالفند؛ هارون و مأمون هر دو شیعى بودند(6)، بلكه از باب الملك عقیم است‏(5) و لو اینها مى‏دانستند كه اولاد على (علیه السلام) داعیه خلافت داشته بر تشكیل حكومت اسلامى اصرار دارند، و خلافت و حكومت را وظیفه خود مى‏دانند.

 
نزول

مى فرمايد: «سپس، اين کتاب آسمانى را به گروهى از بندگان برگزيده خود به ارث داديم» (ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا).

تعبير به «ارث» در اينجا، و موارد ديگرى شبيه آن در قرآن مجيد، به خاطر آن است که، «ارث» به چيزى گفته مى شود که: بدون داد و ستد و زحمت به دست مى آيد، و خداوند اين کتاب بسيار بزرگ را اين گونه در اختيار مسلمانان قرار داد.

در اينجا روايات فراوانى از طرق اهل بيت(عليهم السلام) وارد شده، که در همه آنها «بندگان برگزيده خدا» به امامان معصوم(عليهم السلام) تفسير شده است.

به گواهى قرآن مجيد، خداوند بزرگ، مواهب عظيمى به امت اسلامى داده، که از مهمترين آنها همين ميراث بزرگ الهى قرآن است. امت مسلمان را بر ساير امم برگزيده، و اين نعمت را به آنها داده، ولى به همان نسبت که آنها را مورد لطف خاص خويش قرار داده، مسئوليت سنگين نيز بر عهده آنها گذارده است.

تنها در صورتى مى توانند، حق پاسدارى اين ميراث عظيم را انجام دهند که، در صف «سابقين بالخيرات»( فاطر، آيه 32) در آيند. يعنى از تمام امتها در انجام نيکيها پيشى گيرند، در فراگيرى علم و دانش سبقت جويند، در تقوا و پرهيزگارى، در عبادت و خدمت به خلق، در جهاد و کوشش، در نظم و حساب، و در ايثار و فداکارى، در همه اين امور پيشگام باشند، در غير اين صورت، حق آن را ادا نکرده اند.

مخصوصاً تعبير به «سابقين بالخيرات» آن چنان مفهوم وسيع و گسترده اى دارد که، تقدم در همه جنبه هاى مثبت زندگى، اعمال نيک را شامل مى شود. آرى، حاملان چنان ميراثى تنها چنين کسانى مى توانند باشند.

حتى آنها که به اين هديه بزرگ آسمانى پشت مى کنند، و حرمتش را نگاه نمى دارند، به مصداق «ظالم لنفسه» بر خويشتن ستم مى کنند چرا که محتواى آن چيزى جز نجات و خوشبختى و پيروزى آنها نيست، آن کس که نسخه شفابخشى را پشت سر مى افکند، به ادامه درد و رنج خود کمک کرده است، و آن کس که، به هنگام طى طريق ظلمانى چراغ روشن خود را مى شکند، خويشتن را به بيراهه و پرتگاه سوق مى دهد، چرا که خداوند از همگان بى نياز و مستغنى است.